با ارائۀ ادلۀ متنوع و متقن طی سالیان اخیر همواره بر این گزاره پای فشرده که ظرفیت سرزمینی و انسانی میهن عزیز ما تکافوی تولید غذا برای حدود ۵۰۰ میلیون نفر را دارد.
برای دسترسی به این یادداشتها، «مزرعۀ پدری» را ببینید
اکنون، در بحبوحۀ انتخاب و چینش مدیران و وزرای دولت آینده، تأکید بر یک نکتۀ اساسی حائز اهمیت مینماید: رویکرد تحولخواه، با روش و مشی هیچیک از وزرای سابق جهادکشاورزی سازگار نبوده است.
چه اینکه در زمان تمامی وزرای این حوزه، از ۱۳۶۸ تاکنون، با اندکی نوسان و کم و بیش، تقریباً روندی یکسان و کند و لَخت و ناکارآ بر این وزارتخانه سایه انداخته است. بر این مبنا، استفادۀ دوباره از مدیران و وزرای گذشته، که سوابقشان گویای عدم تحولگرایی بوده، تأکیدات مکرر و امیدبخش و دقیق آیتالله رئیسی، بر گفتمان «تحولی» در دولت آینده را به محاق خواهد برد. نمودارها و دادههای زیر، بهروشنی این گزاره را تأیید خواهد کرد.
روند تولید کل محصولات کشاورزی، در رشدی بسیار کند از سال ۱۳۸۲ تاکنون، از حدود ۸۲ به ۱۲۰ میلیون تن رسیده است. گو اینکه با احتساب تولید ۱۱۸ میلیون تنی سال گذشته، این میزان از سال ۱۳۹۵ تاکنون نهتنها رشد نداشته، که تا حدی کاهشی نیز بوده است.
با توجه به رشد جمعیت کشور، از ۶۸ به ۸۴ میلیون نفر طی این سالها، این میزان تولید حتی نیازمندیهای داخلی را نیز تأمین نمیکند، به نحوی که وابستگی کشور به واردات اقلام این حوزه هر سال بیشتر شده است:
طرفه اینکه در دولتهای نهم و دهم، این روند بیشتر از دو دورۀ وزارت محمود حجتی و همینطور عیسی کلانتری زیر علامت سؤال قرار دارد. به میزان واردات محصولات عمدۀ زراعی در دو دولت نهم و دهم توجه بفرمایید:
با نگاهی به تولید این محصولات، دلیل افزایش واردات مشخص میشود. دولتهای نهم و دهم، در بهبود تولید این اقلام نیز موجه عمل نکردهاند:
نهتنها در تولید اقلام زراعی، که در مدیریت تولید دام نیز شرایط کم و بیش به همین شکل بوده است:
تأکید میشود، عدم وجود رویکرد تحولخواه ــ با نگاه نیل به تولید غذا برای ۲۵۰ میلیون نفر ــ در هر چهار وزیر گذشتۀ حوزۀ کشاورزی از سال ۱۳۶۸ وجود داشته، و این روحیه، برخلاف انتظار، در دولتهای نهم و دهم، پررنگتر هم بوده است. گفتمان تحولخواهی مستلزم حضور مدیران و رهبرانی است که با تمام وجود به ظرفیتهای بینظیر کشاورزی ایران اسلامی باور داشته باشند، و این باور، در سوابقشان متبلور باشد.